در آن بساط که حُسن تو جلوه آغازد

مجال طعنه ی بدبین و بدپسند مباد!

 

دانشکده ی حقوق و علوم ی دانشگاه تهران که در دل بزرگ خود، بخشی مهم از تاریخ قابل تامل ی و فرهنگی ممالک محروسه را نهان دارد و از این قرار حوادث و اخبار ریز و درشت زیادی را به یادگار گذاشته، بی تردید روز سه شنبه ده اردیبهشت نود و هشت را به این فهرست اضافه کرد. باری چند ساعتی شور و حالی وصف ناپذیر در تالار دانشکده حاکم بود چرا که بسیاری از دوستداران کتاب و قلم، اساتید قدیم و جدید، برخی دانشجویان دوران ماضی که بسیاری شان اینک به کسوت معلمی دانشگاه درآمده بودند، اینک به شوق به مراسم نکوداشت یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین اساتید اندیشه ی جناب دکتر محمد رضوی آمده بودند. راقم این سطور از شرح ماجرای ستایش این "تصویرگر اندیشه ها"، ناتوان است. من توفیق داشتم دروسی از اندیشه ی غرب را در دوره ی کارشناسی ارشد و دکتری نزد این گرانمایه استاد، جرعه جرعه بنوشم و هیچ فرصتی را برای بهره گرفتن از محضر پر فروغ او از دست ندهم.

از قضا بخش عمده ای از اولین کتابم یعنی "بازخوانی اندیشه شصت و هشت" که در سالهای هفتاد و شش و هفتاد و هفت منتشر شده بود بازتابی از تاثیر پذیری من از اولین مشق های  اندیشیدن در محضر فیاض این "اندیشه سالار سپهر ت" بود. از دکتر فرهنگ رجایی و دکتر جلیل روشندل در دهه های گذشته گرفته تا دکتر ابوالفضل دلاوری، دکتر داود فیرحی، دکتر کاشی، دکتر حسینعلی نوذری و دکتر احمد خالقی و این کم ترین، در ادوار مختلف افتخار شاگردی ایشان را داشته ایم. دکتر فرهنگ رجایی که خود استاد مسلم اندیشه ی است، در سخنانی کوتاه در این مراسم در "حضور استاد"، او را به درستی "تصویرگر اندیشه ها" نامید. و دکتر جلیل روشندل که شوربختانه چند سال پیش، حکم اخراجی گرفته بود از دیار غربت کوته نوشی فرستاده و او را "استاد اعظم فلسفه ی" معرفی کرد. من گمان می کنم او از معدود اساتید اندیشه بود که در کلاس ها " روشنگری شگفت انگیز" را متجلی می کرد. اگر بتوانم از دیدگاه "استیون لوکس" استفاده کنم او به من و بسیاری می آموخت که تاریخ اندیشه ها می تواند ماجرایی بزرگ و باشکوه باشد. در فاصله ی سال های 1346 تا 1385،  برای بسیاری از کسانی که دل در عشق اندیشه ها داشتند، استاد یک الگویِ مشوقِ مثال زدنی بود چنان که می توانست به محض ورود به کلاس درس، شوری در دل های شیدا ایجاد کند. حسن ختام این چند کلام در نعت و نیکی یکی از خوش پوش ترین و باسوادترین اساتید، این سخن حافظ است:

نه من برآن گل عارض غزل سرایم و بس

که عندلیب تو از هر طرف هزارانند استاد جانم.!



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها